فروشگاه اینترنتی انتشارات کتاب خورشید » متن سخنراني آقاي كازري، مديرمسئول انتشارات كتاب خورشيد در نشست تالار گفتگو
نشر دولتي، فرصت يا تهديد
تالار گفتگو، روز 1394/02/21، ساعت 17.30 الي 19
خواندن يا نخواندن
مسئله اين است
درباب اهميت نقش بخش خصوصي، بخش كوتاهي از مقالة مديريت بقا، مديريت تحول به قلم آقاي عبدالحسين آذرنگ نقل ميشود كه با دانش و بيمنت در بهبود چرخة نشر تاثير گذاشتهاند. اين مقاله ورودي نيز به بحث نشر دولتي، تعريفها و انتقادها دارد كه توجه دستاندركاران صنعت نشر را به آن جلب مينمايد:
«اتحادية ناشران ايران سابقهاش از اتحادية ناشران ژاپن بيشتر است. نشري كه در دهة 1340 در ايران به دورة فعالي دست يافت، بر نشر بسياري از كشورهاي آسيايي و خاورميانه و جهان سوم، يا براي مثال بر نشر كرة جنوبي در آن سالها، برتريهايي داشت با انتشار مقايسهها در اين زمينه معلوم خواهد شد كه نشر نيمة دوم دهة 1330 و دهة 1340 ايران، بهويژه در بخش خصوصي، به چه برتريهايي دست يافته بود.»[1]
گام نخست در تعريف عوامل خواندن يا نخواندن كتاب، رسيدن به تعريفي از حضور بخش خصوصي و دولتي در صنعت نشر ايران است:
– مديران و تصميمگيرندگان بخش خصوصي براساس شناخت خود از اجتماع و با سرماية شخصي به توليد و نشر كتاب ميپردازند.
– مديران و تصميمگيرندگان بخش دولتي يا وابسته به درآمدهاي عمومي كشور براساس ضوابط و معيارهاي خود و با سرماية عمومي كشور به توليد و نشر كتاب ميپردازند.
گام بعدي، تعريف اعتماد عمومي به كتاب و كتابخواني از منظر بخش خصوصي و بخش دولتي يا وابسته به درآمدهاي عمومي كشور است و اعتماد عمومي به منزلة سرماية اجتماعي، يعني اعتماد بين دولت و مردم، بين دولت و مجلس، بين مردم و نهادهاي عمومي، مؤسسات و … است.
بخش خصوصي صنعت نشر با شناخت از مخاطب به عنوان نقطة هدف، بنابر سليقة خود از سرماية مادي، سرماية فيزيكي و سرماية انساني هزينه ميكند و اگر تشخيص درستي از كتاب و كتابخواني در اجتماع خود نداشته باشد، تاوان و خسارت توليد ناپسند را خودش ميپردازد كه به صورت كتاب حراجي يا حتي به قيمت خميركردن، كتابها را از گردانة توزيع خارج ميكند، تا جاي خود را به كتابهاي ديگر بدهند.
حال اگر توليد براساس تشخيص مديران يا دستاندركاران نشر دولتي يا وابسته به درآمدهاي عمومي كشور باشد و اگر تشخيص درستي از كتاب و كتابخواني در اجتماع خود نداشته باشند، تاوان و خسارت توليد ناپسند را اجتماع ميپردازد.
اگر كتابهاي توليدشده كه مورد پسند اجتماع نيست، با حمايت يا به صورت هديه در اختيار كتابخانههاي عمومي و مدارس قرار گيرد، نتيجه چه ميشود؟
صورت مسئله تغيير نميكند، كتابي كه مورد پسند اجتماع نيست در كتابخانههاي عمومي يا مدارس هم مورد پسند نيست و ميتواند يكي از عوامل بياعتمادي به كتاب باشد.
بنابراين به نظر ميرسد خواندن يا نخواندن كتاب تابعي از شناخت مخاطب، محتوا و ساختار كتاب است و پس از آن معرفي، تبليغ، توزيع، فروش و شرايط اقتصادي اجتماع نقش دارند.
پس هم بخش خصوصي نشر و هم بخش دولتي يا وابسته به درآمدهاي عمومي كشور ميتوانند در خواندن يا نخواندن كتاب سهم داشته باشند.
مسعود كازري
مديرمسئول كتاب خورشيد
21/02/1394
[1] اين مقاله در فصلنامه صنعت نشر، سال اول، شماره 1، پاييز 93 منتشر شده است.