فروشگاه اینترنتی انتشارات کتاب خورشید » گفتگو با دست اندرکاران مجموعه پرتو به قلم آرمان اسلامبولچی – نشریه کتاب هفته kkkk
kkkkداستانهای پلیسی و ژانر ادبیات پلیسی، جنایی و معمایی همواره طرفداران خود را داشته است.کتابهای این گونه ادبی چه در ایران و در جاهای دیگر جهان، از جمله کتابهایی هستند که همواره رونق فروش را برای ادبیات موجب شدهاند. انتشارات کتاب خورشید که در زمینه ترجمه و چاپ و نشر ادبیات معاصر ایتالیایی فعالیت میکند، اخیرا شاخه داستانهای پلیسی را هم به فعالیتهای خود افزوده است، مجموعه کتابهای پرتو، شامل داستانهای معمایی ایتالیایی.در این زمینه با مسعود کازری، نویسنده و مدیر این انتشارات و نادیا معاونی و هاله ناظمی از مترجمان مجموعه «پرتو» به گفتگو نشستیم.
مسعود کازری:
ادبیات ایتالیایی در داستان پلیسی بسیار غنی است
مسعود کازری، نویسنده و مدیرمسوول انتشارات کتاب خورشید، معتقد است که ادبیات پلیسی ایتالیا میتواند حرفهای زیادی برای مخاطبان ایرانی داشته باشد.گفت وگوی ما با او درباره مجموعه «پرتو» در پی می آید.
آقای کازری، چه شد که انتشارات کتاب خورشید به چاپ داستانهای پلیسی علاقمند شد؟
این یک مجموعه بود که از طریق آقای رضا قیصریه، مترجم زبان ایتالیایی به ما معرفی شد.تصمیم گرفتیم این مجموعه را به سبکی که قبلا هم کار میکردیم ترجمه کنیم.یعنی دانشجویان آقای قیصریه با نظارت ایشان، این مجموعه را که شامل داستانهای کوتاه است ترجمه کنند.
مترجمان ادبیات ایتالیایی کم تعدادند و ادبیات این کشور در ایران به خوبی ادبیات انگلیسی، آلمانی و فرانسوی شناخته شده نیست.آیا فکر میکنید مخاطب فارسی زبان هما نطور که به داستانهای پلیسی نقاط دیگر جهان روی خوش نشان داده، از این کتابها هم استقبال کند؟
داستانهای پلیسی ایتالیایی شاخه پررونقی در جهانا دبیات است.گذشته از اینکه داستانهای پلیسی خودشان داستانهای پرطرفداری اند،ادبیات ایتالیا در این زمینه حرفهای زیادی برای گفتن دارد.بحثهای مربوط به مافیا که ایتالیا یکی از مراکز آن است و پیچیدگیهای جامعه این کشور باعث شده ادبیات پلیسی و جنایی ایتالیا در جهان از جایگاه و رتبه قابل توجهی برخوردار باشد. مخاطب فارسی زبان با داستانهای پلیسی فرانسوی و انگلیسی آشنایی خوبی دارد،ا ما داستانهای پلیسی ایتالیایی با وجود استقبال جهانی، در ایران مهجور مانده اند و ما امیدواریم علاق همندان فارسی زبان با این مجموعه جدید و این گونه پر رونق ادبی هم آشنا شوند.
این مجموعه با چه کتابهایی آغاز شده و قرار است چگونه ادامه پیدا کند؟
دوکتاب از این مجموعه با نام های «آدمکش، خوشنامان ساختمان شماره ۵ » نوشته دینو بوتزاتی و فرانکو انا با ترجمه رضا قیصریه و «سارتی آنتونی و و مادربزرگ در قایق/ گربه و سیره» نوشته آندره آ کامیلری و لوریانو ماکیاولی با ترجمه هاله ناظمی چند ماه پیش منتشر شد و با توج به استقبال از این دوکتاب،این مجموعه با دوکتاب دیگر ادامه مییابد.این دو کتاب آماده انتشارند و تا چند هفته دیگربه بازار کتاب عرضه می شوند:: «افساری بر گردن، تصمیم قاطع، میلاد مسیح سال صفر» شامل سه داستان از لائورا گریمالدی، باربارا گارلاسکلی و دانیال مونتناری با ترجمه هاله ناظمی و کتاب »ایستگاه مرکزی فورا بکشید /بازی جامعه» ا ثر دو نویسنده به نام جورجو شریاننکو و لئوناردو شاشا با ترجمه نادیا معاونی.
یعنی در حالی که ما در بازار کتاب ایران بیشتر با داستانهای دنباله دار و رمانهای پلیسی روبه رو هستیم، این کتابها داستانهای کوتاه پلیسی هستند؟
بله این مجموعه شامل داستانهای کوتاه پلیسی است.تاکنون بیشتر به داستانهای بلند و رما نهای دنبال هدار پلیسی توجه شده است ولی داستان کوتاه پلیسی ژانر جدیدی است که مخاطب فارسی زبان با آن آشنایی کمتری دارد.ادبیات ایتالیا هم حوزه شناخته شده اای در این زمینه است. مجموعه داستانهای نخبه و برگزیده قرن بیستم ایتالیا است و ما قصد داریم با این مجموعه کار را آغاز کنیم.
بازار کاغذا خیرا در ایران نوساناتی داشته است، انتشارات شما چگونه با این مساله کنار آمده؟
وضعیت کاغذ و تغییر قیمتها برای ما هم مشکلاتی ایجاد کرد و کتابها در چاپخانه اندکی معطل ماندند.اما ما به هرحال نتوانستیم کار را ادامه ندهیم.برای این مجموعه ما کاغذ قرض کردیم تا کتابها هرچه زودتر منتشر شوند. هرچند فروش و بازگشت سرمایه ما کم شده است اما ما به هرحال دو کتاب دیگر هم از این مجموعه آماده داریم که ا میدواریم بتوانیم به زودی به دست علاقمندان برسانیم.
هاله ناظمی:
مجموعه پرتو اهدافی بالا تر از سرگرمی را دنبال میکند
هاله ناظمی، دیگر مترجمی است که برای مجموعه کتابهای پلیسی «پرتو» اثر جدیدی را ترجمه کرده است. وی میگوید آثار این مجموعه اهدافی با لاتر از سرگرم کردن مخاطب را دنبال میکنند.
خانم ناظمی، ترجمه اخیر شما شامل سه داستان پلیسی از سه نویسنده زن ایتالیایی است.به نظر میرسد داستان های کتاب هم کاملا باهم متفاوت باشند.اما نقطه مشترک آنها چیست که در یک کتاب جا گرفته اند؟
نقطه مشترک همه داستانهای این مجموعه، معماگونه بودن آنهاست.داستان های قبلی که من در این ژانر ترجمه کرده بودم، حالت بازپرسی و کارآگاهی داشتند، اما این داستانها به این علت در کنار هم قرار گرفته اند که گونه متفاوتی از داستان پلیسی را در مقابل مخاطب قرار میدهند.هرچند در نهایت حق با شماست و داستانها هرچند در زمینه هایی که گفتم مشترکند، اما تفاوت های چشمگیری هم باهم دارند.یعنی مخاطب در یک کتاب با سه داستان پلیسی در سه بستر کاملا متفاوت مواجه میشود و ویژگی جالب توجه این داستانها، تفاوت و تنوع آنهاست، مثلا داستان «افساری بر گردن» بیشتر حالت مافیایی دارد.داستان «تصمیم قاطع» هم مثل یک برش کوتاهی از یک زندگی است و چند صفحه بیشتر هم حجم ندارد و از دو داستان دیگر کوتاه تر است.داستان «میلاد مسیح سال صفر» هم هما نطور که از نامش مشخص است به زمان میلاد حضرت مسیح ربط دارد و داستانی مربوط به شبی است که مسیح متولد می شود.
داستانی درباره تولد حضرت مسیح چطور می تواند پلیسی باشد و آیا این یک مستند تاریخی است یا صرفا از این واقعه استفاده شده و در کنارش ماجرایی خیالی نقل میشود؟
داستان اصلی ماجرایی خیالی است که در بستری از تاریخ اتفاق می افتد.همین ماجرای خیالی است که به سمت معما می رود و ژانر داستان را پلیسی میکند.نویسنده این داستان بهطور کل درباره تاریخ و دنیای باستانی کتابهای زیادی نوشته است و در این زمینه ها تبحر دارد
به همین علت می شود انتظار داشت که خیلی از ماجراهایی که میگوید، مستند وبر اساس تاریخ باشند، اما جاذبه کار اینجاست که او در کنار واقعیت داستانی معمایی را طرح کرده که درکنار یک حادثه معروف تاریخی، یعنی میلاد حضرت مسیح، اتفاق می افتد.
هرسه نویسنده کتابی که شما ترجمه کرده اید زن هستند.این چه تاثیری بر داستانهای آنها داشته است؟
بله، تفاوت این کتاب با دیگر کتابهای مجموعه «پرتو» این است که هر سه نویسنده این کتاب زن هستند.در کتاب نسخه اصلی هما ین سه داستان جدا شده اند و تا یک شده که اینها جنایی نویسان زن ایتالیا هستند.نگاه نویسنده ها در داستانهای این کتاب هم کاملا زنانه هستند.
مثلا در داستان نخست که ماجرایی مافیایی است، این نگاه زنانه به خوبی مشخصا ست.شخصیت داستان در مقابل مسایلی مانند انتقام و بخشش و دیگر مسایل زندگی، کاملا زنانه برخورد میکند.به عنوان مثال او به جای اینکه از انتقام خوشحال شود، از آن عبور میکند.ابتدا فکر میکند به انتقام ،اما در نهایت بخشش و گذشت را انتخاب میکند.عناصر دیگر زنانه هم درا ین داستانها واضح است و این میتواند به جذابیت داستان بیفزاید؛ داستانهای پلیسی، جنایی و مافیایی اما عجین با روح و نگاه لطیف زنانه.این نویسنده ها هرسه با خبرنگاری و روزنامه نگاری کار خود را آغاز کرده اند.یعنی از همان دست نویسنده هایی اند که ماجراهای صفحات حوادث رزونامه ها را پر و بال میدهند و از آنها داستان هایی جذاب میسازند.کسانی که ادبیات ایتالیا را دنبال میکنند حتما با این نویسنده ها آشنا هستند.نه فقط نویسنده های این کتاب بلکه تمام نویسنده های مجموعه «پرتو» نویسنده هایی شناخته شده در ادبیات نوین و معاصر کشور ایتالیا هستند.
من هنوز شک دارم با توجه به گفته های شما، آیا می شود به راحتی این کتاب ها را در ژانر پلیسی قرار داد؟
بله به هر حال این مجموعه اندکی با دیگر کتاب های پلیسی متفاوت است.مجموعه «پرنو» کلا همین حالت را دارد.کتابهای دیگر این مجموعه هم همینطور هستند، از نویسندگان مختلف و داستانهایی که در زمانه های متفاوت اتفاق می افتند.این مجمومه از اینکه تنها سرگرم کننده و جذاب باشد فراتر است.
نادیا معاونی:
مجموعه ای که برای همه جهانیان قابل درک است
نادیا معاونی یکی از مترجمان زبان ایتالیایی است که کتاب جدیدش به زودی در مجموعه «پرتو» منتشر می شود.او در این گفت وگو درباره کتاب یادشده توضیح می دهد.
خانم معاونی، درباره کتاب »ایستگاه مرکزی فورا بکشید/ بازی جامعه» که به تازگی با ترجمه شما منتشر شده است برای ما توضیح دهید.
کتاب «ایستگاه مرکزی فورا بکشید/ بازی جامعه» شامل دو داستان است که با آنچه در ایران به عنوان داستان پلیسی شناخته میشود کاملا تفاوت دارند.مثلا در داستان «بازی جامعه» اصلا خبری از کمیسر و کارآگاه و پلیس نیست ماجرا این است که فردی در مقابل پول ماموریت دارد که زنی را به قتل برسد.ماجرای جالبی که اتفاق می افتد این است مقتول از اینکه قرار است به قتل برسد آگاه می شود.او فردی را که مامور قتل او شده پیدا میکند و با او به گفت وگو می نشیند.
با این حساب کتاب باید پر از گف تو گوهای جذاب باشد.
بله این کتاب دیالوگ محور است.دیالوگهایی عمیق بین یک قاتل و فردی که قرار است به قتل برسد.همین مساله داستان را جذاب میکند.تصور کنید با فردی که پول گرفته و برای قتل شما برنامه ریزی کرده است قرار ملاقات بگذارید و به گفت وگو بنشنید!
در این ماجرا زنی که قرار بوده کشته شود متوجه میشود که قاتل از همسر او برای این جنایت پول گرفته است.دیالوگهای کتاب را لو نمیدهم، اما ماجرا به اینجا میرسد که ا ین زن، قاتل را متقاعد میکند که به جای او همسرش را به قتل برساند و ماجرای آغازین کتاب کاملا عوض می شود.
با توجه به تفاوت های این داستان با آنچه مخاطب از یک داستان جنایی انتظار دارد، فکر میکنید خوانندگان چه واکنشی به این داستان داشته باشند؟
به هرحال بازار کتابهای پلیسی همیشه امیدوارکننده است.این کتاب هم از این نظر برای من جالب توجه بود که کاملا متفاوت است با دیگر داستان های پلیسی.حتی شاید نشود نام داستان پلیسی و جنایی را برای آن گذاشت.همین تفاوت این کتاب با دیگر کتابهای این ژانر، خودش احتمالاباعث جذب مخاطب میشود.مخاطبی حرف های که دیگر فکر میکنم از خواندن داستانی که شامل کارآگاه و پلیسی باشد که در نهایت هم قاتل را پیدا میکنند، خسته شده باشد.
داستان دوم این کتاب چه ماجرایی را روایت میکند؟
داستان «ایستگاه مرکزی فورا بکشید»، ماجرایی از اواسط قرن بیستم را روایت میکند.محور اصلی داستان قاچاق پول و پولشویی در کشورهای اروپایی است.افرادی اند که اجیر میشوند که جنایتهایی را انجام بدهند و افرادی هم هستند که در قاچاق فعالیت دارند.همه روابط این شبکه رمزگذاری شده و مرموز است.شخصیت راوی که این داستان را نقل میکند از پیچیدگی این شبکه حیرت میکند و از اینکه پشت سر هر چیزی که کشف میکند، یک ماجرای پیچیده تر وجود دارد.
این داستان بیشتر مشکلات جامعه را نشان می دهد و این مشکلات از آن دست مشکلاتی نیستند که مخصوص یک کشور و یک زمان خاص باشد.این سیستم های مافیایی و دستهای پنهانی که جوامع را بازی میدهند برای همه مخاطب ها در همه جهان قابل درک است و از اینرو می دانم که مخاطب فارسی زبان قرن بیست و یکم هم با این داستان ارتباط برقرار خواهد کرد