آقای پالومار و وسواس در جهان بینی
21
آوریل

آقای پالومار و وسواس در جهان بینی

«ایتالو کالوینو» به ایتالیایی Italo Calvino (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ – درگذشته ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) نویسنده رمان و داستان کوتاه ایتالیایی است. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که می‌توان آن را سورئال یا پست‌مدرن توصیف کرد.

سه‌گانه «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقه‌شده و بارون درخت‌نشین) و مجموعه داستان‌های کوتاه شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزاره بعدی از تحسین‌شده‌ترین آثار او هستند. وی را یکی از مهم‌ترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم می‌دانند.

کتاب پالومار

“پالومار” نام کتابی از «کالوینو» است که اگرچه کم حجم و کم صفحه است اما توانست سکوت ادبی ده ساله نویسنده را بشکند.

در آغاز سال هشتاد میلادی «کالوینو» کتابی را منتشر کرد که قهرمان اصلی آن «آقای پالومار» نام داشت.

نام پالومار که بر روی  کتاب نهاده شده است ,”منسوب به رصد خانه مشهوری است درکالیفرنیاکه طبع قهرمان داستان را به خوبی نشان می­دهد.” آقای پالومار طبیعتا گرایش به آسمان , دنیای خارج, و اشکال چندگانه جهان را دارد.”

داستان از صحنه های زندگی شخصی و خانوادگی و بیان تفکرات پالومار به همراه توضیحات نویسنده تشکیل شده است .گویی کالوینو شخصا کتاب را برای مخاطب توضیح می­دهد تا نقطه پنهانی در آن نماند.

آقای پالومار کیست؟

پالومار مردی است شکاک و ضعیف و ” مدام در جهانی پر از رنج و فریاد به دنبال هماهنگی هستی” خارج از خود است. وی گالیله وار مشغول به کشف و مشاهده پیرامون خود می ­شود و هرچه بیشتر در جستجوی جواب می­ رود سوالات بیشتری در ذهنش شکل  می ­گیرد.

شخصیت پالومار از چند “من” تشکیل شده است که بلافاصله پس از هر پرسش خودی نشان می ­دهند. “من خودشیفته” , ” من متفکر” و … وجود این “من” ها به جای کمک کردن به پالومار اورا بیشتر دچار دردسر می­­ کند.

پالومار احساس می ­کند بیشتر موهبتهای هستی به آن دسته از افرادی تعلق گرفته است که کمترین هماهنگی با جهان کیهانی را دارند. از این رو می­ کوشد خود را متقاعد کند تا کمتر پدیده های جهان زیر ذره بین بررسی خود قرار دهد.

آقای پالومار احساس حسادت می­ کند:

دلش میخواهد دیسهای پاته اردک و خرگوش صحرایی او را بر دیگران ترجیح دهند و بفهمند که او تنها کسی است که قدر آن هارا میداند.”

او سعی دارد تمام مطالب و اتفاقات پیرامونش را با جهان تطبیق دهد و آن ها را در مقیاس بزرگتر ببیند و البته جز این هنر و کار دیگری ندارد. ” او خوش اقبال است که می ­تواند در مکانها و شرایطی کار کند که بیشتر حالت استراحت مطلق دارد تا کار.”

هرجه در ذهن اوست مدام به سوال تبدیل می ­شود . برای او جهان مانند دنیایی با نظم و یا سلولی است درهم تنیده است. ” جهانی کامل اما غیرقابل شمارش و ناپایدار در مرزهای خود که در درون, جهان­های دیگری را می ­گشاید.”

او مانند تمام ما به دنبال یافتن روش مناسب شناخت جهان انسانی و تجزیه و تحلیل آن است.

اما مشاهدات و نتیجه گیری ها که ابزار کار پالومار است به او هیچ کمکی نمی کند بلکه اورا سردرگم­تر می­ کند , هیچ چیز ازدید پالومار دور نمی ماند, نه امواج دریا , نه آسمان, نه ماه , نه پرندگان و نه پنیر و هرکدام برای او محل سؤالات بی پاسخ بیشتری می­ شوند.

در نهایت او می پذیرد هر چیز که در دنیا وجود دارد  به دو بخش قابل تعریف و غیرقابل تعریف تقسیم می­ شود‼! بنابراین الزاماً ضرورتی ندارد تمام همّ و غمّ خود را بر قابل تعریف بودن جهان بگذارد.

“حالت روحی آقای پالومار که در صف مقابل قصابی می ایستد, ترکیبی از شادی پنهان و ترس است, مخلوطی از خواسته و احترام و پیوند میان نگرانی خودخواهانه با عطوفتی جهانی است…”

تصمیم قهرمان داستان

در اواخر داستان قهرمان ما تصمیم می گیرد از راه دیگری به شناخت برسد , شناخت دنیای درون خودش.

او پی می برد دنیای درونی اش پیچیدگی های کمتری دارد و این نتیجه گیری پالومار , یادآور “دون کیشوت” اثر معروف سروانتس است.

معنای سفر بیرونی و درونی پالومار:

شاید معنای آنچه که پالومار در نهایت داستان به آن می ­رسد – سفر به درون خود- همان شخصیت “موهول” باشد که کالوینو هیچگاه اورا وارد داستان نکرد.

جستجوی حکمت همان نیروی محرکه ای است که قهرمان داستان مارا به تکاپو وا میدارد تا شرایط منفعل و مرده خودش را دستخوش دگرگونی کند.

“آقای پالومار می اندیشد که اگر زمان به پایان برسد , می توان آن را لحظه به لحظه توصیف کرد, و هر لحظه ای که توصیف می ­شود به قدری گسترده می ­شود که دیگر نمی­ توان انتهایش را دید.”

ایتالو کالوینو در مورد پالومار اذعان می دارد:” می توان داستان پالومار را در دو سطر خلاصه کرد, مردی که قدم به قدم به حکمت نزدیک می­شود ولی هنوز به آن نرسیده است.”

کتاب “آقای پالومار” نوشته ایتالو کالوینو نویسنده بزرگ ایتالیایی است که سال ۱۳۸۹ به دست “آرزو اقتداری” ترجمه شد و توسط انتشارات کتاب خورشید به چاپ رسید.

غزب قرپانپور 28/4/1399

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پیشنهاد لحظه ای برای شما